×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

چشمان تو...............اینم واسه تو نوشتم عاشششششششششششششششششقتم

عزیز من اگر روزی بیایند و بگویند تو آمده ای و در پس در ایستاده ای،چه کنم؟


دروغ نگویم،بگذار صادق باشم.آنقدر تو را در ذهن خویش تصویر کرده ام و آنقدر وسیع و دور که دیوانه می شوم. مگر پروانه ای را شنیده ای که طاقت هم آغوشی خورشید را داشته باشد؟؟؟؟؟ مرا کجا جرأت آن است که دست بردارم و در بگشایم،سر بلند کنم و در چشمان تو بنگرم،بنشینم و به ادب دامانت ببوسم.نه! دیوانه میشوم!!!

میگریزم و باز باز دور میشوم،دریا دریا......

اینچنین است حکایت عشق ما و هجران تو، باور کن !کدامین جاده،کدامین جاده امشب میگذارد سر به پای تو..........................

چهارشنبه 4 اسفند 1389 - 1:43:52 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


به یاد سیران عزیز


داستان.


زن،،،،،،


زن رو باید بغل کرد،،،،


زن زیباست،،،،،


از عشق تا،،،،،فاحشه،،،،،


زن؟؟؟؟!!!!!!!!


مادر


عشق


من یک زن هستم


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

87097 بازدید

16 بازدید امروز

20 بازدید دیروز

86 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements