×
We use cookies to ensure you get the best experience on our website. Ok, thanks Learn more

گفتني ها كم نيست

رستني ها كم نيست 
من و تو كم بوديم 
خشك و پژمرده و تا روي زمين خم بوديم 
گفتني ها كم نيست 
من و تو كم گفتيم 
مثل هذيان دم مرگ از آغاز چنين درهم و برهم گفتيم 
ديدني ها كم نيست 
من و تو كم ديديم 
بي سبب از پاييز جاي ميلاد اقاقيها را پرسيديم 
چيدني ها كم نيست 
من و تو كم چيديم 
وقت گل دادن عشق روي دار قالي 
بي سبب حتي پرتـاب گل ســرخي را ترسیدیم 
خواندني ها كم نيست 
من و تو كم خوانديم 
من و تو ساده ترين شكل سرودن را در معبر باد 
با دهاني بسته وامانديم 
من و تو كم بوديم 
من و تو اما در ميدان ها اينك اندازه ما مي خوانيم 
مــا به انـــدازه مـــا مي بيــــنيم 
مــا به انـــدازه مـــا مي چينيـــم 
مــا به انـــدازه مـــا مي گـوييــم 
مــا به انـــدازه مـــا مي روييـــم 
من و تو 
كم نه كه بايد شب بي رحم و گل مريم و بيداري شبنم باشيم 
من و تو 
خم نه و درهم نه و كم هـم نه كه مي باید با هم باشـيم 
من و تو 
حق داريم در شب اين جنبش نبض آدم باشيم 
من و تو 
حق داريم كه به اندازه ي ما هم شده با هم باشيم 
من و تو 
حق داريم كه به اندازه ي ما هم شده با هم باشيم 
گفتني ها كم نيست 

چهارشنبه 18 اسفند 1389 - 8:32:31 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


به یاد سیران عزیز


داستان.


زن،،،،،،


زن رو باید بغل کرد،،،،


زن زیباست،،،،،


از عشق تا،،،،،فاحشه،،،،،


زن؟؟؟؟!!!!!!!!


مادر


عشق


من یک زن هستم


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

87250 بازدید

25 بازدید امروز

52 بازدید دیروز

100 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements