×
We use cookies to ensure you get the best experience on our website. Ok, thanks Learn more

نسخه شخصی

شب مهتابه و چشمام بازم از یاد تو خیسه

دیگه عادت شده با بغض واسه تو مینویسه

کاش میفهمیدی که قلبم خونه آرزوهام بود

یه نفس تنها نبودی همیشه دلم باهات بود

آسمونو ماه نقرش با یه عالمه ستاره

شاهدن که این رفتن برگشتی نداره

رفتی بی این که بدونی دل من مال خودت بود

حال بغضای شبونم به خدا مال خودت بود

سهم چشمای تو بوده توی دنیا هرچی داشتم

واسه خاطر نازت جونمو گرو گذاشتم

یه دروغ ساده اما قصه ما رو بهم زد

سرنوشت ما رو آخر با جدا شدن رقم زد

تو پشیمون شدی و من حالا صندوقچه دردم

سخته اما باورش کن من دیگه بر نمی گردم

اما یادت باشه حرفات مثل گوله های برفن

خیلی ها قربونی های بیگناهه دو تا حرفن


چهارشنبه 4 اسفند 1389 - 1:33:02 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


به یاد سیران عزیز


داستان.


زن،،،،،،


زن رو باید بغل کرد،،،،


زن زیباست،،،،،


از عشق تا،،،،،فاحشه،،،،،


زن؟؟؟؟!!!!!!!!


مادر


عشق


من یک زن هستم


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

87214 بازدید

41 بازدید امروز

4 بازدید دیروز

67 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements